کاربری جاری : مهمان خوش آمدید
 
خانه :: مقتل


ولادت امام جواد علیه السلام

درباره : امام محمد تقی(جواد) علیه السلام
منبع : مناقب ابن شهر آشوب ج۴ ص ۳۹۴؛ عيون المعجزات ۱۰۸، كشف الغمّه ج۳ ص ۱۳۵و ۱۵۵؛ اعلام الورى ۳۴۵

تمام مورخین سال ولادت حضرت جواد علیه‌السلام را ۱۹۵هجری و در شهر مدینه اعلام کرده‌اند لیکن در روز و ماه آن چهار گزارش متفاوت داده‌اند که سه مورد در ماه رمضان و یک مورد در ماه رجب است که در زیر به آن می‌پردازیم. الف ) شیخ مفید و طبری شیعه و به طبع آن برخی دیگر از مورخین ولادت حضرت را در نیمه ماه رمضان سال ۱۹۵ ذکر کرده‌اند. ( شیخ مفید، مسار الشیعه ص ۲۴، فتال نیشابوری، روضة الواعظین ج۱ ص ۲۴۳، ابن شهرآشوب، مناقب آل ابیطالب ج۴ ص ۳۷۹، طبری شیعه، دلائل الامامه ص ۳۸۳، طبرسی اعلام الوری ص ۲۹۸، علامه مجلسی جلاءالعیون ص ۹۵۹، شیخ عباس قمی؛ منتهی الآمال ص ۱۷۵۳ و فیض العلام  ص۵۹) ب ) مرحوم طبرسی در قولی منفرد می‌نویسد به روایتی ولادت امام نهم در ۱۷ رمضان بوده است. ( طبرسی اعلام الوری ص ۴۵۹، علامه مجلسی، بحارالأنوار ج ۵۰ ص ۱۳ج ) برخی از مورخین نیز ولادت حضرت جواد علیه‌السلام را در شب جمعه ۱۹ رمضان سال صدو نود و پنج اعلام کرده اند و شیخ عباس قمی در منتهی الأمال می‌نویسد اشهر بین علما و مشایخ همین تاریخ است. ( فتال نیشابوری، روضة الواعظین ص ۲۴۳، مسعودی، اثبات الوصیه ص ۲۱۶، ابن شهرآشوب، مناقب آل ابیطالب ج۴ ص ۳۷۹، محدث اربلی، کشف الغمه ج۲ ص ۳۴۳، علامه مجلسی جلاءالعیون ص ۷۴۴، علامه مجلسی، بحارالأنوار ج ۵۰ ص ۲، ، علامه مجلسی جلاءالعیون ص ۹۵۹، شیخ عباس قمی؛ منتهی الآمال ص ۱۷۵۳) در ضمن مرحوم کلینی در الکافی ج۱ ص ۴۹۲ شیخ مفید در الارشاد، ج۲ ص ۲۷۳ و شیخ طوسی در التهذیب ج ۶ ص ۹۰ بدون تعیین روز فقط اشاره به ولادت حضرت در ماه رمضان کرده‌اند.


د ) به روایت ابن عیاش و بنا بر قول مشهور ولادت دهمین پیشوای مسلمین در روز جمعه دهم ماه رجب سال ۱۹۵ و در شهر مدینه بوده است. ( شیخ طوسی، مصباح المتهجد ج ۲ ص۸۰۵، علامه طبرسی، اعلام الوری ج۲ص ۹۱، شیخ کفعمی، المصباح ص ۵۱۲، ابن شهرآشوب، مناقب آل ابیطالب ج۴ ص ۳۷۹، سیدبن طاوس، اقبال الاعمال ج ۲ ص ۶۵۳، علامه مجلسی جلاءالعیون ص ۷۴۴، محدث اربلی، کشف الغمه ج۲ ص ۳۶۹، علامه مجلسی، بحارالأنوار ج ۵۰ ص ۷، ، علامه مجلسی جلاءالعیون ص ۹۵۹، شیخ عباس قمی؛ منتهی الآمال ص ۱۷۵۳) و دعائى كه از ناحيه مقدّسه حضرت صاحب الامر علیه‌السلام بيرون آمده فى الجمله شهادت بر حقيقت اين قول می‌دهد « مصباح المتهجّد ۷۴۱».

اسم شريف آن حضرت محمّد بود، و كنيه مشهور او ابوجعفر است، و بعضى ابو على نيز گفته‌اند و مشهورترین القاب ایشان: تقى و جواد و مختار و منتجب و مرتضى و قانع و عالم است، « مناقب ابن شهر آشوب ج۴ ص ۴۱۰؛ كشف الغمّه ج۳ ص ۱۳۵و ۱۵۵؛ اعلام الورى ۳۴۵». پدر بزرگوار آن جناب على بن موسى الرّضا علیه‌السلام است، و مادر آن جناب امّ ولد بود كه او را سبيكه می‌گفتند « اصول كافى ج۱ ص ۴۹۲؛ ارشاد شيخ مفيد ج۲ ص ۲۷۳و ۲۹۵»  و بعضى خيزران و ريحانه‏ « مناقب ابن شهر آشوب ج۴ ص ۴۱۱؛ كشف الغمّه ج۳ ص ۱۳۷.» و بعضی دیگر سكينه گفته‌اند ‏ « كشف الغمّه ج۳ ص ۱۳۵» و روایت است كه او از اهل بيت ماريه مادر ابراهيم فرزند رسول خدا بوده است‏ « مناقب ابن شهر آشوب ج۴ ص ۴۱۱».

ابن شهر آشوب به سند معتبر از حكيمه خاتون دختر امام موسى كاظم علیه‌السلام روايت كرده است كه روزى برادرم امام رضا علیه‌السلام مرا طلبيد و فرمود: اى حكيمه امشب فرزند مبارك خيزران متولّد می‌شود، بايد كه در وقت ولادت او حاضر شوى، من در خدمت آن حضرت ماندم. چون شب شد، من با خيزران و زنان قابله در حجره بودیم و چراغى نزد ما روشن کرد و در را به روى ما بست، لحظه تولد امام جواد علیه‌السلام چراغ ما خاموش شد، چون به خاموش شدن چراغ متوجه شديم، ناگاه ديديم كه آن خورشيد فلك امامت از شکم مادر خارج و متولد شد، بر آن حضرت پرده نازكى احاطه كرده بود مانند جامه، و نورى از آن حضرت ساطع بود كه تمام آن حجره منوّر شد و ما از چراغ بی نیاز شديم. سپس آن حضرت علیه‌السلام را در دامنم گذاشتم و آن پرده را از خورشيد جمالش دور كردم، ناگاه امام رضا علیه‌السلام به حجره آمد، آن حضرت را از ما گرفت و در گهواره عزّت و كرامت گذاشت، و آن مهد شرف و عزّت را به من سپرد و فرمود: از اين گهواره جدا مشو.

چون روز سوّم ولادت آن جناب شد، چشمان خود را بسوى آسمان باز کرد و به جانب راست و چپ نظر كرد و به زبان فصيح ندا كرد: أَشْهَدُ أَنْ‏ لَا إِلَهَ‏ إِلَّا اللَّهُ‏ وَ أَشْهَدُ أَنَ‏ مُحَمَّداً رَسُولُ‏ اللَّهِ‏ چون اين حالت غريبه را از آن نور ديده مشاهده كردم، به خدمت حضرت رضا علیه‌السلام شتافتم و آنچه ديدم و شنيده بودم به خدمت آن جناب عرض كردم، حضرت فرمود: آنچه بعد از اين از عجائب احوال او مشاهده خواهى كرد زياده است از آنچه اكنون مشاهده كرده‌اى‏

حَكِيمَةُ بِنْتُ أَبِي الْحَسَنِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ ع قَالَتْ‏ لَمَّا حَضَرَتْ وِلَادَةُ الْخَيْزُرَانِ أُمِّ أَبِي جَعْفَرٍ علیه‌السلام دَعَانِي الرِّضَا علیه‌السلام فَقَالَ لِي يَا حَكِيمَةُ احْضُرِي وِلَادَتَهَا وَ ادْخُلِي وَ إِيَّاهَا وَ الْقَابِلَةَ بَيْتاً وَ وَضَعَ لَنَا مِصْبَاحاً وَ أَغْلَقَ الْبَابَ عَلَيْنَا فَلَمَّا أَخَذَهَا الطَّلْقُ طُفِيَ الْمِصْبَاحُ وَ بَيْنَ يَدَيْهَا طَسْتٌ فَاغْتَمَمْتُ بِطَفْيِ الْمِصْبَاحِ فَبَيْنَا نَحْنُ كَذَلِكَ إِذْ بَدَرَ أَبُو جَعْفَرٍ ع فِي الطَّسْتِ وَ إِذَا عَلَيْهِ شَيْ‏ءٌ رَقِيقٌ كَهَيْئَةِ الثَّوْبِ يَسْطَعُ نُورُهُ حَتَّى أَضَاءَ الْبَيْتَ فَأَبْصَرْنَاهُ فَأَخَذْتُهُ فَوَضَعَتْهُ فِي حَجْرِي وَ نَزَعْتُ عَنْهُ ذَلِكَ الْغِشَاءَ فَجَاءَ الرِّضَا فَفَتَحَ الْبَابَ وَ قَدْ فَرَغْنَا مِنْ أَمَرِهِ فَأَخَذَهُ فَوَضَعَهُ فِي الْمَهْدِ وَ قَالَ لِي يَا حَكِيمَةُ الْزَمِي مَهْدَهُ قَالَتْ فَلَمَّا كَانَ فِي الْيَوْمِ الثَّالِثِ رَفَعَ بَصَرَهُ إِلَى السَّمَاءِ ثُمَّ نَظَرَ يَمِينَهُ وَ يَسَارَهُ ثُمَّ قَالَ أَشْهَدُ أَنْ‏ لَا إِلَهَ‏ إِلَّا اللَّهُ‏ وَ أَشْهَدُ أَنَ‏ مُحَمَّداً رَسُولُ‏ اللَّهِ‏ فَقُمْتُ ذَعِرَةً فَزِعَةً فَأَتَيْتُ أَبَا الْحَسَنِ علیه‌السلام فَقُلْتُ لَهُ لَقَدْ سَمِعْتُ مِنْ هَذَا الصَّبِيِّ عَجَباً فَقَالَ وَ مَا ذَاكِ فَأَخْبَرْتُهُ الْخَبَرَ فَقَالَ يَا حَكِيمَةُ مَا تَرَوْنَ مِنْ عَجَائِبِهِ أَكْثَرُ. « مناقب ابن شهر آشوب ج۴ ص ۳۹۴، علامه مجلسی، بحارالأنوار ج ۵۰ ص ۱۰، ».

و در كتاب عيون المعجزات به سند معتبر از كلثم بن عمران روايت كرده است كه گفت: به خدمت حضرت امام رضا علیه‌السلام عرض كردم كه: دعا كن كه حق تعالى فرزندى به‏ تو كرامت كند، حضرت فرمود: حق تعالى به من يك پسر كرامت خواهد كرد، او وارث امامت من خواهد بود. چون حضرت امام محمّد تقى علیه‌السلام متولّد شد، حضرت فرمود: حق تعالى به من فرزندى عطا كرده كه شبيه است به موسى بن عمران كه درياها را می‌شكافت، و نظير عيسى بن مريم است كه حق تعالى مقدّس گردانيده بود مادر او را، و طاهر و مطهّر آفريده شده بود، پس حضرت فرمود: اين فرزند من به جور و ستم كشته خواهد شد، و بر او خواهند گريست اهل آسمانها، و حق تعالى غضب خواهد كرد بر دشمن او و كشنده او و ستم كننده بر او، و بعد از قتل او از زندگانى بهره نخواهند ديد، و به زودى به عذاب الهى واصل خواهند گرديد. در شب ولادت آن حضرت، تا صبح در گهواره با او سخن می‌گفت و اسرار الهى را به گوش الهام نيوش او می‌رسانيد

مُحَمَّدٍ عَنْ كَلِيمِ بْنِ عِمْرَانَ قَالَ: قُلْتُ لِلرِّضَا علیه‌السلام ادْعُ اللَّهَ أَنْ يَرْزُقَكَ وَلَداً فَقَالَ إِنَّمَا أُرْزَقُ وَلَداً وَاحِداً وَ هُوَ يَرِثُنِي فَلَمَّا وُلِدَ أَبُو جَعْفَرٍ علیه‌السلام قَالَ الرِّضَا علیه‌السلام لِأَصْحَابِهِ قَدْ وُلِدَ لِي‏ شَبِيهُ‏ مُوسَى‏ بْنِ‏ عِمْرَانَ‏ فَالِقِ الْبِحَارِ وَ شَبِيهُ عِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ قُدِّسَتْ أُمٌّ وَلَدَتْهُ قَدْ خُلِقَتْ طَاهِرَةً مُطَهَّرَةً ثُمَّ قَالَ الرِّضَا علیه‌السلام يُقْتَلُ غَصْباً فَيَبْكِي لَهُ وَ عَلَيْهِ أَهْلُ السَّمَاءِ وَ يَغْضَبُ اللَّهُ تَعَالَى عَلَى عَدُوِّهِ وَ ظَالِمِهِ فَلَا يَلْبَثُ إِلَّا يَسِيراً حَتَّى يُعَجِّلَ اللَّهُ بِهِ إِلَى عَذَابِهِ الْأَلِيمِ وَ عِقَابِهِ الشَّدِيدِ وَ كَانَ طُولُ لَيْلَتِهِ يُنَاغِيهِ فِي مَهْدِهِ. « سید بن طاوس، عيون المعجزات ۱۰۸، علامه مجلسی، بحارالأنوار ج ۵۰ ص ۱۵، با اندکی اختلاف در اثبالت الوصیه مسعودی ص ۲۱۶».